دری، دختر کوچولوی ۶ ساله دارد. دوست خیالیای او هیولایی است به نام مری. البته دری معتقد است که هیولاهای زیادی در خانه آنها زندگی میکنند مثل هیولای ماشین لباسشوی، هیولای جاروبرقی، هیولای توالت یا راه پله، یا هیولای سس گوجه که وقتی فشارش میدهی صدایش در میآید. خواهر و برادر بزرگترش، ویولت و لوک، دوست ندارند با او بازی کنند، از خیالبافیهای او کلافه اند و معتقدند که رفتارش مثل نی نی کوچولوهاست. سرانجام روزی ویولت و لوک برای اینکه او از کارهای بچه گانه اش دست بردارد به او میگویند خانمیبه نام گابل گراکر وجود دارد که نی نی کوچولوها را میدزدد.
غافل از این که این حرف، به خیالپردازی دری دامن میزند. او بازی جدیدی را با حضور خانم گابل گراکر اختراع میکند و با کمک دوست خیالی اش مری و نگهبانش آقای ناگی (که او هم یک آدم کوچولوی خیالی است) تلاش میکند از دست خانم گابل گراکر فرار کند و دردسرهای بیشتری برای ویولت و لوک به وجود میآورد. سرانجام وقتی دری توپ ویولت را از چاه توالت در میآورد ویولت و لوک دربارهی خواهر کوچولویشان تغییر عقیده میدهند و او را هم بازی میدهند.
دری فانتاسماگوری داستان خنده داری است به کمک متن و تصویر رابطهی خواهر و برادرهایی را روایت میکند که فاصله سنی شان زیاد است و در مراحل متفاوتی از رشد قرار دارند. ویولت و لوک با هم به راحتی کنار میآیند اما دری را به جمع خود راه نمیدهند. داستان تلاشها و کشمکشهای دری برای کنار آمدن با تنهایی و پذیرفتن شدن در این جمع است.
جلد دیگر این مجموعه «دری و دوست راست راستکی اش»نام دارد. در این داستان دری به کلاس اول میرود. خواهر و برادر بزرگش فهرست بلندبالایی از کارهایی که نباید بکند آماده کردهاند:
- دیگه نمیتونی تمام روز با این لباس خواب کهنه و کثیف بچرخی
- نباید توی مدرسه با خودت حرف بزنی
- دیگه مثل پارسال نمیتونی با چیزهای توی کلاس قلعه درست کنی
- فقط سعی کن خیال بافی نکنی
- و یک چیز خیلی مهم که باید یادت بمونه اینه که خودت نباشی
او بسیار نگران است چون خواهر و برادرش به او میگویند که اگر به این کارهایش ادامه دهد در مدرسه تنها خواهد ماند و به او توصیه میکنند که «خودت نباش»
اما این توصیهها نه تنها به او کمکی نمیکند بلکه سبب سردرگمیاش میشود. او دوست دارد با همکلاسی اش رزابل دختری که دو تا از دندانهای جلویی اش افتاده است و لباس مدل قدیمیبا دامنی پفی میپوشد دوست شود. اما اوضاع چندان خوب پیش نمیرود. از سوی دیگر ویولت و لوک حرف او را دربارهی رزابل باور نمیکنند. دری مستاصل و بسیار غمگین است. اما هیولایش مری به کمکش میپاید و به او اطمینان میدهد که برای دوست شدن با رزابل کافی است که خودش باشد.
مجموعه داستانهای دری برای بلندخوانی دو نفره (والد- مربی و کودک) مناسب است.
درباره نویسنده کتاب «دری فانتاسماگوری» و کتاب «دری و دوست راست راستکی اش»
ابی هنلن، نویسنده و تصویرگر این کتاب مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشدش را در رشته آموزش و پرورش کودکان دریافت کرده است و دوره نویسندگانی خلاق را هم گذرانده است. آموزگاران دبستان نخستین کتاب تصویری او به نام «رالف داستان میگوید» را در کلاسهایشان استفاده میکنند. این دو کتاب «دری فانتاسماگوری» و «دری و دوست راست راستکی اش» هم جایزههایی را از پان او کرده است.